هر هفتهای که گذشت بازنمیگردد. ببین چه مانده و کجا ایستادهای.
هر روز در ایران خبری تازه از فاجعهای دیگر به گوش میرسد. سرکوب، اعدام، فقر، یا حادثهای تلخ. اما شاید اینها تنها حربهای از سوی جمهوری اسلامی باشد؛ روشی برای دزدیدن توجه ما از فاجعهی اصلی: ربوده شدن عمر ما. هفتهای دیگر گذشت. هفتهای دیگر از زندگی ۸۰ میلیون ایرانی، بیآنکه در آزادی و انتخاب خود زندگی کرده باشند. اگر با یک حساب ساده نگاه کنیم، زندگیای که در آن اختیار و آزادی از انسان گرفته شود، دیگر زندگی به معنای واقعی نیست. پس هر هفتهی سپریشده در چنین وضعیتی، هفتهای هدر رفته است. حالا تصور کن: یک هفتهی هدر رفته برای ۸۰ میلیون نفر، معادل ۸۰ میلیون هفتهی انسانی نابود شده است. اگر بدانیم عمر متوسط هر ایرانی حدود ۳۹۰۰ هفته است، آنوقت میبینیم که هر هفتهی از دسترفتهی ما، معادل مرگ کامل بیش از ۲۰ هزار انسان است. این همان فاجعهای است که کمتر به آن فکر میکنیم: نه فقط کشته شدن در خیابان، بلکه کشته شدن تدریجی همهی ما در قالب عمرِ بیبازگشت. به همین دلیل است که باید به زندگی خود در قالب تقویم هفتگی نگاه کنیم. این جدول ساده، یادآوری است: هر هفتهای که میگذرد، دیگر بازنخواهد گشت. آن را پرینت کن، مقابل چشم بگذار، و ببین هر خانهی کوچک در تقویم، نمادی از یک هفتهی زندگی توست؛ هفتهای که یا برای خودت زیستهای، یا از دست دادهای.
نقشهای زنده برای ایران — ثبت گروهها، مردم و شهرها.
اینجا متن مقالهٔ نیمصفحه دربارهٔ هدف و روش کار نقشه میآید. فعلاً جاینگهدار.